هرسال، هرگونه که بودیم، نیمه شب بود، یا دم دم های صبح، اولین تماس تبریک عیدم تو بودی، عزیزکم چقدر جایت امسال خالی است انگار نفسم گرفت انگار چیزی کم بود انگار چیزی در قلبم آنقدر بزرگ شد یکهو، که کل وجودم را گرفت، یک غم؛ شاید، یا یک خلاء آنقدر زیاد بود که تازه باورم شد، نیستی! انگار ,انگار چیزی منبع

مشخصات

تبلیغات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

ارائه انواع کتاب اطلاعات عمومی دانستنی های پلاستیک خدمات پستی فلزیاب | طلایاب | معدن یاب | دفینه | زیرخاکی | آثار باستانی نماز ، طراوت روح مدرسه با نشاط مرجع به روز و تخصصی حوزه توریست وب سایت رسمی راتین رها